رابینز

متن مرتبط با «ثروت» در سایت رابینز نوشته شده است

بزرگان ثروت و موفقیت 3

  • داستان افسانه‌ای طبق یک افسانه‌ قدیمی، جادوگر بدجنسی، شاهزاده خوش‌قیافه‌ای را به قورباغه زشتی تبدیل کرده بود. نفرین جادوگر تنها زمانی باطل می‌شد که شاهزاده‌ای، قورباغه زشت را ببوسد. جادوگر مطمئن بود هیچگاه چنین اتفاقی نخواهد افتاد. درست در همان روزگار، شاهزاده‌‌خانم زیبایی در آرزوی ازدواج با یک شاهزاده خوش‌قیافه بود اما در زندگی‌اش شاهزاده‌ای وجود نداشت. روزی شاهزاده‌خانم، به‌تنهایی کنار برکه‌ای در جنگل قدم می‌زد که با قورباغه زشتی که در جنگل زندگی می‌کرد مواجه شد. همان‌طور که آرام در کنار برکه نشسته بود و به موقعیت فعلی و اشتیاقش برای دیدن شاهزاده رویاهایش فکر می‌کرد، ناگهان قورباغه‌ای سرخوشانه از آب بیرون پرید و با او شروع به صحبت کرد. او به شاهزاده‌خانم گفت که در حقیقت شاهزاده‌ای خوش‌قیافه است و اگر او را ببوسد، طلسم باطل شده و به شاهزاده قبلی تبدیل می‌‌شود و در عوض با او ازدواج می‌کند و تا ابد عاشق شاهزاده‌خانم می‌ماند. با اینکه این پیشنهاد بی‌معنی و نامعقول به‌نظر می‌رسید شاهزاده‌خانم با بی‌میلی زیاد جرات کرد و قورباغه را بوسید. ناگهان قورباغه به شاهزاده‌ای خوش‌قیافه تبدیل شد. وی به حرفش وفادار ماند و با شاهزاده‌خانم ازدواج کرد. آن‌ها با شادی و خوشی در کنار هم زندگی کردند. مضمون اخلاقی داستان اغلب افراد یک یا حتی بیشتر از یک مانع دارند که آنها را از شادی، سلامتی، سرخوشی و هیجان، باز می‌دارد. «قورباغه» زندگی شما چیست که برای رسیدن به موفقیت‌ها باید با آن مواجه شوید؟ تجربه‌های منفی زندگی‌ شما کدامند که باید آنها را بپذیرید، رسیدگی کنید و برای تبدیل خودتان به فردی شگفت‌انگیز استفاده کنید. آنچه همه به‌دنبالش هستند هدف بزرگ زندگی انسان، لذت بردن از خوشبختی و آرامش است. هر انسان متعادلی دوست دارد احساس مثبت عشق، لذت و رضایتمندی را تجربه کند. شاید مهمترین کشف در حوزه روانشناسی و رضایت فردی این است که بزرگترین مانع بین شما و زندگی فوق‌العاده‌تان، دیدگاه‌های ذهنی منفی است که نسبت به خود و دیگران دارید. تنها زمانی که یا, ...ادامه مطلب

  • بزرگان ثروت و موفقیت 2

  • (زندگی نامه توماس ادیسون)   درسری دوم مقالات بزرگان ثروت و موفقیت به شخصیت تأثیرگذاری می پردازیم . در این مقاله حیف بود زندگی نامه ادیسون را به صورت مفصل بررسی نکنیم . کودک شما کودن است و جای او دیگر در مدرسه نیست اما مادرش اطمینان داشت فرزندش یک نابغه است خودش شروع به آموزش دادن فرزندش کرد ، و مادر درست حدس زده بود ، فرزندش یک نابغه بود و تاثیرگذارترین مخترع هزار سال اخیر لقب گرفت. توماس ادیسون در ۲۲ بهمن ۱۲۲۵ ( ۱۱ فوریه  ۱۸۴۷) در میلان اوهایو متولدشد . توماس فرزند ته تغاری خانه بود. به همین خاطر مادرش علاقه شدیدی به او داشت و او را بسیار لوس بار آورده بود . نقل است که ادیسون در کودکی کم شنوا بود و درس مدرسه را درست متوجه نمی شد وبه همین خاطر در مدرسه فکر می کردند ادیسون کم هوش و کودن است. مدیر نوشته ای می نویسه و به توماس میگه که این را به مادرت بده. راز مادر ادیسون توماس نوشته را به مادرش میده و میگه مادر توی کاغذ چی نوشته شده . مادر میگه مدیر نوشته فرزند شما نابغه است و این مدرسه برای او خیلی کوچک است از این به بعد خودتان به او آموزش دهید. سال‌ها بعد از مرگ مادرش ،  ادیسون کاغذ را پیدا میکنه که توش نوشته شده بود کودک شما کودن است و از فردا نباید به مدرسه بیاد. ادیسون گریست و در خاطراتش نوشت، این مادرم بود که فرزند کودک و لوس خودش را به یک نابغه تبدیل کرد و اینجاست که اهمیت اعتماد به نفس را میشه فهمید.  رابینز هم یک مقاله در مورد اعتماد به نفس داره حتما بخونیدش. جوانی تا مرگ ادیسون در این مقاله قرار نیست به جنبه‌هایی از ادیسون بپردازیم که همه جا نوشته شده می خوایم از نقاط تاریک زندگی اون هم بگیم نکاتی که کمتر بهش پرداخته شده . اما خوب باید از کارهای بزرگ ادیسون هم یاد کنیم. توی دوران دبستان و بچگی به ما می‌گفتند ادیسون برق را اختراع کرد . بعد گفتند  نه اختراع نکرد بلکه کشف کرد. بعد گفتند لامپ را اختراع کرد . ولی ادیسون هیچ کدام از این کارها را نکرده بود . نه برق و نه حتی لامپ. ولی فکر می کنید چرا خیلی ها گمان میکنند ادیسون این کارها را کرده تا آخر مقاله بخونید متوجه میشید. ادیسون یک راه خوب برای معروف شدن پیدا کرده بود اختراعات بقیه افراد را بهینه سا, ...ادامه مطلب

  • کسب ثروت و پول به روش افراد موفق

  • حتما شما هم تا به حال به این فکر کرده‌اید راهی که افراد موفق برای ثروت و پول رفته‌اند چیه ؟ چرا افراد موفق تفکر مالی مشترکی دارند ؟ و این از کجا نشأت گرفته ؟ چرا وقتی اون ها میتونن ثروتمند و پولدار بشن ما نتونیم؟ خوب قطعاً ما هم اگر ذهنیت خودمون رو نزدیک به این افراد کنیم میتونیم به مسیر کسب ثروت و پول  نزدیک بشیم . بیایید  ببینیم این تفکرات چیه و چجوری باید ازش استفاده کنیم . اول از همه بدونید پول با ثروت تفاوت داره ، ثروت را میشه در خوشبختی ، سلامتی ، عشق و لبخند دید . اول از همه یه لیست از ثروتی که دارید تهیه کنید ، ثروتی که با پول نمیشه عوض کرد. لیستتون رو که تهیه کردید نسبت بهش شکرگذار باشید. خوب حتما میگید پول نقش تاثیر گذاری در زندگی و خوشبختی داره ، ما هم با شما هم نظرهستیم. حالا بیاید راجع به پول صحبت کنیم ،که چه جوری میتونیم تفکرمان را شبیه افراد موفق کنیم و پول رو راحت تر توی زندگیمون بیاریم . موضوع اول اینکه باید با ذهن آرام سراغ پول بریم . خوب می پرسید چه جوری ذهن آرام رو بدست بیاریم؟  این چند تا کار رو برای آرامش ذهنیتون حتما انجام بدید: ۱- دیگران را کنترل نکنید. ۲- مسئولیت های بیش از حد توان قبول نکنید. ۳- به موفقیت‌های خودتون بها بدید و لذت ببرید. ۴-  به نیاز هاتون اهمیت بدید. ۵-  از کار خودتون لذت ببرید یا اگه لذت بخش نیست یه کاری کنید براتون لذت بخش بشه. این آرام بودن ذهن به ما کمک می کنه فضای بیشتری راجع به تفکر برای پول برامون باز بشه و به قولی میگن کانال های ثروت و پول بیشتری به خودمون اختصاص میدیم. خوب بعدش قرار چند تا راهکار ساده که البته میتونه سخت هم باشه شروع به انجام و تمرین کنیم. ۱- اول باید تفکر مون راجع به پول تعویض یا تصحیح کنیم : شما وقتی یه ماشین گران قیمت از کنارتون رد میشه چه فکری می کنید؟ یه نفر یه خونه خیلی گرون داره چی میگیم؟ به شما هم گفتن پول چرک کف دسته و شما هم قبول دارید ؟ شما هم این نظر دارید که پول خوشبختی نمیاره ؟ باید بهتون بگم اگه به دو سوال بالا حسی براتون اومد که حتماً طرف خلاف کرده که به این پول رسیده و یا شما هم دو تفکر بعدش رو قبول دارید هیچ وقت پولدار نمیشید . ذهن شما به سمتی حرکت میکنه که نسبت به اون دید مثبت داشته باشید تا وقتی که نسبت ب, ...ادامه مطلب

  • بزرگان ثروت و موفقیت 1

  • هنری فورد: فورد از بزرگان صنعت در قرن بیستم ، و مهمترین تأثیر او شروع خط تولید صنعتی شد که که باعث کاهش چشمگیر قیمت خودرو و باعث ایجاد تولید انبوه و به کارگیری کارگران زیاد با حقوق بالا در سایر کالاها هم شد. فورد در سال ۱۸۶۳ در میشیگان آمریکا به دنیا آمد و در سنین جوانی پس از ازدواج مخارج خود را با کار در مزرعه خانوادگی می گذراند اما هیچ وقت علاقه‌ای به این کار نداشت او مزرعه را رها و ایده ای که داشت ساده سازی کارهای کشاورزی بود.  برای همین به دیترویت رفت و شروع به آموزش دیدن ،کار با ماشین های صنعتی کرد و  تخصص لازم و فوق العاده ای بدست آورد و استخدام یکی از معتبرترین شرکت‌های برق آمریکا به نام ویستینگ هاوس شد ولی چون هدف دیگه ای داشت  پس از مدتی از آنجا هم خارج وبه استخدام شرکت روشنایی توماس ادیسون در آمد و در آنجا به عنوان سرمهندس انتخاب شد و پول خوبی به دست آورد. فورد  با تجربه‌ای که در کار با ماشین های صنعتی به دست آورد و با سرمایه ای که داشت تصمیم به تاسیس یک شرکت خودروسازی با کمک سرمایه گذاران دیترویت میشیگان به خصوص برادران دوج(نام چند خودروی فورد دوج است.) که کمک  مالی بسیاری برای این شرکت کردند ،گرفت. برخلاف تصور  بسیاری فورد نه خودرو را اختراع کرد و نه خط مونتاژ آن، بلکه با  تجربه‌ای که داشت توانست خط مونتاژ را از حالت دستی به حالت صنعتی ارتقاء ببخشد اما موردی که مهم است خط فکری فورد بود نه تولیدات شرکتش . او به شدت صلح طلب بود و از مخالفین سرسخت جنگهای جهانی اول و دوم و معتقد بود این جنگ‌ها را بانکداران یهودی درست میکنند و حتی مجله ای  به نام دیربورن ایندیپندنت را هم تاسیس کرد که به مخالفت یهودیان مقاله می‌نوشت. خط فکری فورد در  کار، قطعاً یکی از دلایل پیشرفت شرکتش بود. اعتقاد داشت باید از تمام توان یک شخص استفاده کرد باید کسی که کار می‌کند انگیزه بالایی داشته باشد و به  همین خاطر او تعداد کمتری کارمند و متخصص استخدام می کرد با حقوق بسیار بالاتر و همین باعث شد تا متخصصین از سراسر آمریکا به شرکت اون بیان.فورد  فقط تخصص براش  مهم بود و تنها شرکتی بود که سیاه پوستان را هم استخدام می کرد. فورد  یک مدیر اخلاق محور هم بود و به شدت با مسائلی مثل,ثروت ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها