زندگی نامه جی کی رولینگ | بلاگ

زندگی نامه جی کی رولینگ

ساخت وبلاگ
زندگی نامه جی کی رولینگ

جوآن جو رولینگ ملقب به جی کی رولینگ نویسنده سری داستان های معروف هری پاتر است که در این بخش از مقاله های رابینز میخواهیم به زندگی یکی از معروفترین داستان نویس های دنیا یعنی زندگی نامه جی کی رولینگ بپردازیم.

و البته باید اینجا به این موضوع اشاره کنم که زندگی نامه جی کی رولینگ داستان بسیار جذابی است که میتواند الهام بخش هر فردی باشد که میخواهد از آن درس بگیرد.

 

از ابتدا و خلاصه ای از زندگی نامه جی کی رولینگ

زندگی نامه جی کی رولینگسال ۱۹۶۵ دختری در شهری نزدیک بریستول انگلستان به دنیا  آمد و والدینش نام  او را جوآن گذاشتند و دوستانش هم او را جو صدا میزدند. جالب است بدانید که جی کی رولینگ یک نام هنری و اختصاری برای اوست.

جوآن جو رولینگ هنگامی که میخواست کتابش را منتشر کند نام مختصری را برای خود برگزید که از اول اسمش همان حرف جی را گرفت و نام مادربزرگ او کاتلین بود و حرف کی را از او قرض گرفت و رولینگ هم که فامیلی خودش بود و آن را به اختصار جی کی رولینگ نامیدند.

در دانشکده زبان و ادبیات فرانسه در دانشگاه اکستر انگلستان تحصیل کرد و به پرتغال مهاجرت کرد. در آنجا با روزنامه نگار پرتغالی به نام ژورگه آرانتس آشنا شد و بعد از مدتی با همدیگر ازدواج کردند.

حاصل ازدواج آنها یک دختر بود که نام او را جسیکا گذاشتند.

رولینگ قبلا هم سابقه یک بار سقط خود به خودی بچه را داشت و از این بابت بسیار ناراحت بود.

زندگی رولینگ در آن سالها سخت، اما به صورت روتین میگذشت.

 

بعد از جدایی

بعد از مدتی جی کی رولینگ و شوهرش ژورگه آرانتس از همدیگر جدا شدند. برخی ادعا میکنند که علت جدایی رفتارهای خشونت آمیز همسرش بود اما این ادعا اثبات نشد.

به هر طریقی که بود رولینگ از شوهرش جدا شد و به همراه دخترش جسیکا زندگی میکرد.

مدتی بعد از جدایی به اسکاتلند مهاجرت کردند.

 

دوران سختی و افسردگی

زندگی نامه جی کی رولینگجوآن جو مثل بسیاری از افراد موفق دوران بسیار سخت زیادی را پست سر گذراند و شاید شما هم داستان های زیادی از او شنیده باشید مانند اینکه میگویند او داستان هری پاتر را بر روی دستمال کاغذی مینوشت چون پول خرید کاغذ را نداشت.

که البته این ادعا را من نتوانستم در جایی بصورت کامل و صحیح پیدا کنم و احتمالا در زمانی که ایده هری پاتر در ذهن او شکل میگرفته به هر صورت میخواسته آن را یادداشت کند تا از ذهنش دور نشود.

به هر صورت شاید شما تا اینجا به صورت روتین زندگی رولینگ را شنیدید و شبیه یک زندگی عادی بوده اما باید بگویم که رولینگ از کودکی علاقه به نویسندگی داشته و داستان هایی هم مینوشته که مادرش او را تحسین میکرده و بعدها با کلی امید و آرزو میخواست نویسنده شود اما در آخر دید که حاصل آن بلند پروازی ها:

یک بچه سقط شده

یک ازدواج نافرجام

یک دختر که پدرش طلاق گرفته و در پرتغال است و دخترش همراه او زندگی میکند اما او کاری نداشت

بیکاری

حتی مرگ مادرش

همه و همه رولینگ را به شدت افسرده کرد و او فکر میکرد بدتر از این نمیتواند باشد و خود را یک شکست خورده تمام عیار میدید.

مدتی را در درمانگاه تحت درمان برای افسردگی بود و یک خودکشی نافرجام داشت.

شاید امروز باورش برای ما سخت باشد که جی کی رولینگ معروف کسی که امروزه تعداد بسیار زیادی وکیل و مشاور در کنار خود دارد تا فقط از اموال او محافظت کنند زمانی میخواسته خودش را بکشد تا از این زندگی فلاکت بار خلاص شود.

 

شاهزاده وارد میشود

زندگی نامه جی کی رولینگبالاخره زندگی همه انسان ها بالا و پایین هایی دارد و هرکسی در زمانی به کشتن خودش فکر میکند و شاید در آن زمان زندگی برایش بی ارزش ترین چیزی است که او دارد و میخواهد هر چه زودتر از شر آن خلاص شود.

جی کی رولینگ یا همان جوآن جو رولینگ بالاخره بعد از افسردگی و شکست های خود شروع میکند به نوشتن بسیاری از انتشارات داستان او را رد میکنند و قبول نمیکنند با او همکاری کنند.

یعنی از سال ۱۹۹۰ ایده هری پاتر در ذهن جی کی رولینگ نقش بست و برخی منابع میگویند در تاخیر ۴ ساعته قطار لندن او این ایده را نوشت و بعدها این ایده را بال و پر داد.

ولی اینجا باید ذکر کنم که قبل از هری پاتر او چند کتاب دیگر نوشت که آن کتاب ها را بسیاری از انتشارات رد کردند و یک انتشارات راضی شد که چاپ کند و او دیگر با همان انتشارات همکاری کرد به نام بلومزی

بالاخره در سال های ۱۹۹۶ و ۱۹۹۷ با نوشتن داستان فوق العاده هری پاتر بخت به خانم جی کی رولینگ رو کرد او توانست به سرعت پولدار و مشهور شود.

عمده شهرت رولینگ با کتاب هری پاتر به دست آمد.

با انتشار هری پاتر به سرعت کتاب ها به فروش رفت و سری داستان های هری پاتر به ۶۵ زبان زنده دنیا ترجمه شد و در ۴۵۰ میلیون نسخه فروخته شد.

 

بعد از شهرت

زندگی نامه جی کی رولینگحالا جوآن قصه ما فردی بسیار معروف بود که تقریبا تمام دنیا به واسطه داستان خوبش او را میشناختند و استودیوهای فیلمسازی به دنبال گرفتن حق ساخت فیلم این داستان بودند و الحق که سری فیلم های هری پاتر هم توانست نویسنده را رو سفید کند و درآمد بسیار بالایی را به دست آورد.

جی کی رولینگ با تمام سختی هایی که کشیده بود دیگر یک فرد عادی شکست خورده و افسرده نبود بلکه یک نویسنده موفق بود که دنیا او را ستایش میکرد.

نویسنده ای که با قلم و کاغذ جادو میکرد و حتی بعد از هری پاتر داستان جانوران شگفت انگیز او هم توانست رکورد فروش را بزند و حتی در سینما هم موفق شود.

امروزه جی کی رولینگ وکیل و مشاوران بسیاری دارد که از اموال و دارایی های او محافظت میکنند و همچنین حق انتشار هری پاتر و هر چیزی که مربوط به این داستان باشد برای شخص جی کی رولینگ است.

در سال ۲۰۰۷ در بین پولدارترین زنان انگلیس جا گرفت و ثروت شخصی او را بیش از یک میلیارد دلار تخمین زده بودند.

و در همان سال بعد از ولادمیر پوتین، جی کی رولینگ دومین شخص تاثیر گذار دنیا از نگاه مجله تایم بود.

حتی مجله فوربز او را در رده چهل هشتمین شخصیت معروف معرفی کرد.

جی کی رولینگ فردی خیرخواه است حتی مدیریت و ریاست یک موسسه خیریه را بر عهده دارد.

در سال ۲۰۱۴ جایزه ادبیات داستانی زنان، اقدام به انتخاب بیست نویسنده زنی کرد که بیشترین تاثیر را بر خوانندگان خود داشتند و رولینگ در جایگاه چهارم قرار داشت.

انگار رولینگ به مرور زمان ذائقه مخاطبان خود را به دست آورده و هر کتابی که مینویسند پر فروش میشود و همانطور که قبلا هم اشاره کردم کتاب جانوران شگفت انگیز که فیلمی در هالیوود هم از آن ساخته شد  بسیار پرفروش شد و سری کتاب های بعدی آن در حال نوشته شدن است.

جی کی رولینگ بعد از سال ۱۹۹۷ توانست تا به امروز جوایز و عناوین متعدی را به دست آورد.

 

نتیجه گیری

با خواندن این داستان به این موضوع پی میبریم که همه ما ممکن است در زندگی به بست هایی بخوریم و حتی به کشتن خودمان فکر کنیم و اینکه وجود نداشته باشیم شاید بهتر باشد.

اما با تلاش هایی که انجام میدهیم مطمئن باشید در آیند مزد همه این سختی ها را میگیریم.

ناگهان یک ایده یا یک پیشنهاد میتواند زندگی شما را بطور کامل عوض کند و باعث شود شما به یکی از قویترین افراد دنیا تبدیل شوید.

با بررسی داستان جی کی رولینگ، این جمله بسیار زیبا از استیو جابز در ذهنم تداعی شد:

((گاهی زندگی با سنگ بر سر شما می کوبد، اما شما ایمان تان را از دست ندهید.))

امیدوارم از خواندن این زندگینامه لذت برده باشید و اگر این مدل مقالات را دوست دارید لطفا در بخش نظرات بنویسید

رابینز robins...
ما را در سایت رابینز دنبال می کنید

نویسنده : رابینز بازدید : 274 تاريخ : سه شنبه 21 مرداد 1399 ساعت: 11:56